مسئولیت اجتماعی و توسعه جامعه محلی – گزارش پایداری – گزارش پایداری
«رسانه مسئولیت اجتماعی»-آرش کیانفر:مسئولیت اجتماعی امروزه در شرکتها و سازمانها مسئله و مقوله با اهمیتی است بهگونهای که در گزارشهای سالیانه سازمانها، اولین بخش قبل از ارایه عملکرد و صورتهای مالی و سود و زیان اقتصادی، به اقدامات مربوط به حوزه مسئولیت اجتماعی میپردازند که نشان از اولویتدادن به مسئولیت اجتماعی در سازمانها در سالهای اخیر است.
یکی از موضوعاتی که در مسئولیت اجتماعی موردنظر است، توانمندسازی جوامع محلی است تا ساکنین جوامع محلی بتوانند وارد متن فرایندهای توسعه شوند که شامل حوزههای مختلفی مانند آموزشی، مهارتی، اشتغال و… میشود.
در رویکرد مسئولیت اجتماعی، آموزش و مهارتآموزی جامعه محلی که میتواند در تأمین نیروی انسانی ماهر برای فعالیتها مؤثر واقع شود و هزینههای تأمین نیروی انسانی از نقاط دیگر را حذف کند، امر فوقالعاده مهمی است.
نیروی کار با هزینههای کمتر، میتواند هزینههای نهایی تولید را کاهش دهد؛ بنابراین توجه به مسئولیت اجتماعی، فارغ از اینکه پیوندی را بین توسعه اقتصادی و اجتماعی برقرار میکند؛ برای اقتصاد پروژه هم مؤثر است.
انجام مسئولیت اجتماعی شرکتی در قالب پروژههای پاسخدهنده به نیازهای جامعه محلی و مردم، باعث ایجاد رضایت و حس تعهد و تعلق نسبت به طرحها و اقدامات توسعهای میشود.
نقش جامعه محلی در توسعه
به صورت کلی جامعه محلی، گروهی از مردم است که در یک محل زندگی می کنند و دارای وجوه مشترکی می باشند. وجوه مشترک می تواند شامل ارزشها، سنتها، هویت، پیوندها، احساس تعلق به محل زندگی و حتی الگوهای رفتاری خاص باشد.
یک جامعه محلی، دارای حوزه جغرافیایی مشخصی می باشد، بعضا افراد در آن محدوده جغرافیایی و به خصوص روستاها همدیگر را می شناسند ، نیازهای کمابیش مشترکی دارند و از منابع به نسبت مشترکی بهره می برند.
همانگونه که در تعریف جامعه محلی آورده شد، معمولا اعضای جامعه محلی نیاز های مشابه ای دارند و یا به عبارتی با مشکلات مشابه ای رو به رو هستند.
به محله ای فکر کنید که درجه امنیت در آن پایین است و یا محله ای که با مشکل تجمع زباله مواجه است. ساکنین همین محلات می توانند با مشارکت، همکاری و حمایت از یکدیگر این مشکلات را رفع نمایند و در نهایت به رفاه و توسعه محله خود خدمت نمایند.
در ادامه اگر این اتفاق برای اکثریت محلات پیش بیاید و خود ساکنین محلات نقش فعالی را در رفع مشکلات و چالش های محله خود بازی کنند، جامعه ملی به سمت توسعه حرکت خواهد کرد.
در مطالعات توسعه و اقدامات توسعه ای در دنیا به دانش بومی اهمیت فراوانی داده می شود. اعتقاد بر این است که داده ها، اطلاعات، ظرفیت ها، ارتباطات، منابع و مهارت های ساکنین جامعه محلی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد که می توانند در صورت دخیل نمودن در فرایند توسعه، پایداری را به همراه داشته باشد.
تجربیات مختلف نشان داده اند زمانی که دانش بومی مورد توجه قرار نگرفته است راهکارهای ارائه شده توسط گروه های بیرونی کارآیی و اثربخشی کافی را نداشته اند. دانش بومی می تواند در کنار منابع، تخصص و ارتباطات سازمان های دولتی، خصوصی و غیردولتی قرار گیرد و راهکارهای بهتری را ارائه دهد.
مسئولیت اجتماعی و توسعه جامعه محلی
مسئولیت اجتماعی بنگاه به معنای الزام به پاسخگویی گروههای ذینفع خارجی، بهبود زیست جمعی و جلوگیری از بحرانها، حفظ سلامت عمومی و توان شناختی در فرآیند تفکر مدیریتی و تصمیمگیری راهبرد پایدار توسعه است. بنابراین مدیریت تعارضات و همراه کردن جامعه محلی با اقدامات توسعهای و صنعتی نگاه کلان مدیریتی میطلبد.
مسئولیت اجتماعی سازمانی، مجموعهای است از تعهداتی که یک سازمان در حفظ و کمک به جامعه انجام میدهد و از سود حاصل از فعالیتهای خود در حوزههای اجتماعی و فرهنگی برای مردم هزینه میکند.
شناخت همهجانبه جامعه محلی و شبکهسازی اجتماعی توسط بنگاههای صنعتی و اقتصادی با نگاه دانایی محوری موجب پایداری توسعه میشود.
سودآوری مالی نباید مبنای توسعه شرکتها و فعالیتهای صنعتی و بهرهبرداری از منابع محیطی باشد، زیرا این کار نوعی احتکار بوده و محرومیت اجتماعی شامل فقر و شکاف طبقاتی در کیفیت زندگی جامعه محلی در ابعاد گوناگون محیطی زیستی، فرهنگی و توسعه پایدار زیستی را در پی دارد.
بهبود تاب آوری محیطی، ارتقای زیستمحیطی منطقهای، جلوگیری از ایجاد بحرانها و چالشهای زیستی، فرهنگی و اجتماعی و رویکرد پدافندی (پدافند زیستی) از الزامات پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، صنعتی و اقتصادی است.
توسعه پایدار،مشارکت و جامعه محلی
امروزه توجه به مشارکت و تاکید بر نقش آن به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه، در لیست برنامههای توسعه پایدار همه جوامع و به ویژه جوامع در حال توسعه قرار دارد.
بررسی و ارزیابی برنامههایی که با شکست مواجه شدهاند، نشان میدهد که فقدان بهرهگیری از مشارکت مردمی یکی از اصلیترین دلایل این شکست بوده است. جلب مشارکت جامعه، یک اصل مهم در هر فعالیت اجتماعی، و چالشی است که ترویجگران هم برای فعالیتها و پروژههای ترویجی خود، با آن رو به رو هستند.
پروژههای جامعه محلی با هدف توسعه یافتن و برطرف کردن مشکلات آن جامعه طراحی میشوند و اصل به کارگیری مشارکت افراد را نیاز دارند. در واقع تلاش ترویجگران، بهبود درآمدها، فرصتهای شغلی و افزایش کیفیت حیات در جامعه محلی، در پاسخ به ناکارآمدی سیاستهای بازار است. بنابراین هدف از جلب مشارکت جامعه محلی در یک پروژه ترویجی، ایجاد تحول مثبت است.
از سوی دیگر مدیریت محلی، بهعنوان نزدیکترین لایه دولت به مردم نقش مهمی در توسعه محلی بر عهده دارد و ازآنجاکه بیشترین تأثیر برنامههای توسعه متوجه جامعه محلی است، لازم است تا شرایط برای همکاری و مشارکت جامعه محلی در طول دوره پروژه یعنی برنامهریزی، طراحی، ساخت و بهرهبرداری فراهم شود.
این امر علاوه بر اینکه به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا با کاهش هزینهها و صرفهجویی در منابع، راهحلهای مناسب را در راستای برآورده ساختن منافع عمومی جامعه پیدا کنند، همچنین کمک میکند تا پیامدهای ناسازگار برنامههای توسعه برای ساکنان محلی به حداقل کاهش یافته و سبب حمایت از نوآوریها شود که میتواند راه مدیریت برنامهها را هموار کند.
بر این مبنا، قابلیتهای فردی و درونی نهادهای مدیریتی و تأثیرات آن بر بهبود عملکرد آنها، در حفظ و ایجاد سرمایه اجتماعی از طریق افزایش آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، روابط متقابل، اعتمادسازی و جلب مشارکت ذینفعان محلی در طرحها و برنامههای توسعه ضروری قلمداد میشود.